سعدی شیرازی
(اوایل قرن هفتم هجری- و- 691 یا 694 هـ. ق)
مشرفالدین مصلح یا مشرف بن مصلح، سعدی شیرازی در اوایل قرن هفتم هجری در خاندانی که همه از عالمان دین بودند؛ چشم به جهان گشود. خود گوید:
آن بزرگوار ولادت پیامبر(ص) را ولادت خیرات و برکات و کوبیدنظلم و خاموش شدن بتکدهها و آتشکدهها مىشمارد. و گسترش توحید وعدل در عالم را به واسطه پیامبر(ص) مىداند.
امام در باره منزلت اجتماعى پیامبر(ص) مىفرماید: ایشان ازمیان مستضعفان برخاست و از طبقه سه، و از توده بود. ایشان شبانى کرده بود، ولى به سبب لیاقت ذاتى که داشت، خداونداو را انتخاب کرد.
شبه جزیره عربستان جدای از اینکه دارای انسجام واقتدار حکومتی نبود، انواع جرم ها، جنایت ها، خرافات و ... در آن موج می زد.هرچند که بیان مفصل موقعیت اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و اقتصادی به درازا می کشد واین مطلب چیزی است که کتب معتبر تاریخی و اشیاء کشف شده باستانی برآن صحه می گذارد، اما در اینجا جمله ای از امام علی(ع) در وصف مردمان آن روزگار را می آوریم که ازهر متنی گویاتر است:
امام صادق (ع) فرمود: هر گاه اراده کردید چیزی از حوائج دنیا را از خدای سبحان مسألت نمایید، ابتدا باید خدای عزوجل را ستایش کنید. و سپس صلوات بر محمد و آل محمد بفرستید، پس آنگاه حاجت خود را از خداوند کریم بخواهید.
از امام موسی بن جعفر (ع) روایت شده که فرمود: مردی یهودی خدمت حضرت علی (ع) رسید و عرض کرد: خداوند ملائکه را امر فرمود که آدم (ع) را سجده کنند ، آیا برای حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم هم چنین فضیلتی هست؟
خورشید عشق را، ره شام و زوال نیست
بر هر دلی که تافت، در آن دل ضلال نیست
در آسمان دلبری و آستان عشق
نور جمال دلبر ما را مثال نیست
خواجگی هر دو عالم تا ابد
کرده وقف احمد مرسل احد
یا رسول الله بس درمانده ام
باد در کف، خاک بر سر مانده ام
حضرت زهراعلیها السلام فرمودند: پدرم رسول خدا صلىالله علیه و آله بر من وارد شد در حالى که مهیاى خواب بودم. حضرت فرمودند: اى فاطمه نخواب مگر بعد از آن که چهار عمل را به جاى آورى. اول این که: ختم قرآن کنى، دوم آن که: پیامبران را شفیعان خود گردانى ، سوم این که ، مؤمنین را از خود خشنود گردانى ، چهارم آن که: حج و عمره کنى.
وقتی که پیامبراکرم صلی الله علیه وآله و سلم در شب معراج به آسمان چهارم رسید، فرشته ای را دید که لوحی در پیش روی خود نهاده و در آن نگاه می کند و مانند رودی اشک از دیدگان می ریزد.
آن ملک متوجه حضور رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم درآسمان چهارم نشد و لذا جبرئیل با بال خود براو زد و هنگامی که ملک متوجه شد، بلافاصله رکاب آن حضرت را بوسید ، تعظیم و اکرام نمود و عرض کرد: یا رسول الله مرا معذور دارید، چرا که نور زیادی از این لوح متصاعد بود و به همین جهت من متوجه حضور شما نشدم.
ای واژه های مهربان! چگونه می خواهید شعف دل را واگویه کنید؟ مهربان ترین فرشته خاکی می آید و دل کائنات نزدیک است از شوق قالب تهی کند. او از حق آمده و به حق برانگیخته شده است. ابتدا و انتهایش رنگ خدایی دارد. آفتاب جهان فروز و عالم تاب توحید است که برف ظلم را آب می کند و نوید بهار می دهد. قلب عالم امکان است. جریده هستی است. افلاکی ترین فرشته خاکی است. پادشاه لولاک است. مصطفی است. برگزیده حق است. نامش بلند و دینش پاینده!!