مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 19
کل بازدید : 449528
کل یادداشتها ها : 138
خبر مایه


کلینى درکتاب (( کافى )) روایت نموده که: ولادت باسعادت وجود اقدس امام زمان (عج) در سال 255 هجرى روى داده است.
شیخ صدوق در (( کمال الدین )) نقل کرده که چون مادر امام عصر (عج) حامله گشت، حضرت امام حسن عسکرى (ع) به ایشان فرمودند:پسرى مى آورى که نامش م ح م د، و پس از من، جانشین من خواهد شد.

و هم صدوق در کمال الدین از استادش ابن ولید قمى و او از از محمد بن عطار از حسین بن رزق الله ازموسى بن محمدبن القاسم بن حمزة بن الامام موسى بن جعفر (ع) و اوازحکیمه خاتون دخترامام محمدتقى (ع) روایت نموده که گفتند: امام حسن عسکرى (ع) مرا خواستند و فرمودند: عمه! امشب نیمهء شعبان است، نزد ما افطار کن که خداوند در این شب فرخنده کسى به وجود مى آورد که حجت او در روى زمین مى باشد. عرض کردم: مادر این نوزاد مبارک کیست؟ فرمودند:نرجس. گفتم فدایت گردم! اثرى از حاملگی در نرجس خاتون نیست. فرمودند همین است که مى گویم.سپس به خانهء حضرت در آمدم و سلام کرده نشستم. نرجس خاتون آمد کفش از پاى من در آورد و گفت: اى بانوى من شب بخیر! گفتم: بانوى من و خاندان ما تویى! گفت: نه! من کجا و این مقام بزرگ کجا؟ گفتم:امشب خداوندپسرى به تو موهبت مى کندکه سرور دوجهان خواهد بود. چون این سخن شنید با کمال حجب و حیا نشست.
سپس نماز شام را گزاردم و خوابیدم. سحرگاه براى اداء نماز شب برخاستم. بعد از نماز دیدم نرجس خوابیده و از وضع حمل او خبرى نیست.پس از تعقیب دو نماز خوابیدم و بعد از لحظه اى با اظطراب بیدار شدم، دیدم نرجس خوابیده است. در آن حال دربارهء وعدهء امام تردید مى کردم، که ناگهان حضرت از جایى که تشریف داشتند با صداى بلند مرا صدا زده فرمودند: عمه! تعجب مکن که وقت نزدیک است! چون صدای امام را شنیدم شروع به خواندن سورهء(( الم سجده )) و (( یس )) نمودم.دراین وقت نرجس با حال مظطرب از خواب برخواست، من به او نزدیک شدم و نام خدا را بر زبان جارى کردمو پرسیدم: آیا احساس چیزى مى کنى؟ گفت: آرى. گفتم: ناراحت مباش و دل قوى بدار، این همان مژده اى است که بتو دادم. سپس هر دو به خواب رفتیم.
اندکى بعد برخاستم و دیدم بچّه متولّد شده و روى زمین با اعضاء هفتگانه‌‌ خدا را سجده مى کند. آن ماه پاره را در آغوش گرفتم. دیدم بعکس نوزادان دیگر ازآلایش ولادت پاک و پاکیزه است! در این هنگام امام حسن عسکرى (ع) صدا زد: عمه جان! فرزندم را نزد من بیاور. چون ایشان را نزد پدر بزرگوارشان بردم، امام دست زیر رانها و پشت بچّه گرفتند و پاهاى ایشان را به سینهء مبارک چـسباندند و زبان در دهـانش گرداندند و دست بر چشم و گوش و بندهاى ایشان کـشیدند و فرمودند: فرزندم! با من حرف بزن! آن مـولود مسعـود گـفـت: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا الله وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه وَ اَشْهَدُ اَنّ مُحَمّد اً رَسُول الله آنگاه بر امیرالمؤمنین وائمهء طاهرین علیهم السلام درود فرستاد و چون به نام پدرش رسید، دیدگان گشود و سلام کرد. امام فرمودند: عمه جان! او را نزد مادرش ببر تا به او نیز سلام کند و باز نزد من برگردان. چون ایشان را نزد مادرشان بردم سلام کردند،و مادر نیز جواب سلام را داد. سپس ایشان را پیش امام حسن عسکرى (ع) برگـردانیدم.حضرت فرمودند: عمه! روز هـفتـم ولادتش نیز بچّه را نزد من بیاور. صبـح روز نیمهء شعبان که به خدمت امام رسیدم سلام کردم و رو از روى او برداشتم ولى بچّه را ندیدم،عرض کردم:فدایت گردم، بچّه چه شد؟ فرمودند: عمه جان! او را به کسى سپردم که مادر موسى فرزند خود را به او سپرد!

دوره غیبت امام عصر و مبتلا شدن به خطرات
در دوره غیبت امام زمان‏علیه السلام  مشکلات و پیشامدهاى سختى بوقوع مى‏پیوندد به گونه‏اى که اعتقادات بسیارى از مردم در نتیجه این امور متزلزل مى‏شود. جهت جلوگیرى از دچار شدن به این قبیل خطرات، هشدارهاى زیادى توأم با روشنگریهاى لازم در رهنمودهاى اهلبیت ‏علیهم السّلام  داده شده است که به دو نمونه از آنچه در این زمینه در مجموعه روایات على بن ابیطالب‏علیه السلام  وارد شده است اشاره مى‏گردد.
  - عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّه‏علیه السلام  قال: ...قال على‏علیه السلام : ...انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح اللَّه، فانّ احبَّ الاعمال الى اللَّه عزّوجلّ انتظار الفرج... و المنتظر لأمرنا کالمُتَشَحِّطِ بدمه فى سبیل اللَّه.
 محمد بن مسلم از امام صادق‏علیه السلام  نقل مى‏کند که آن حضرت از پدران بزرگوارش و آنها از على‏علیه السلام  روایت کردند که على‏بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: منتظر فرج  [امام زمان‏علیه السلام] باشید و از عنایت و توجهات خداوند ناامید نشوید. همانا محبوب‏ترین کارها در نزد خداوند عزّوجلّ انتظار فرج [امام زمان‏علیه السلام ] است.
 آنگاه در ادامه بیان فضیلت انتظار فرمودند:
 کسى که منتظر امر ما (فرج امام زمان‏علیه السلام ) باشد، مانند رزمنده‏اى است که در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهید را دارد).
  - قال زیدبن صوحان العبدى: یا امیرالمؤمنین! أى الاعمال احبّ الى اللّه عزّوجلّ؟ قال‏علیه السلام : انتظار الفرج من اعظم الفرج.
 زیدبن صوحان عبدى گفت: یا امیرالمؤمنین! کدامیک از اعمال در نزد پروردگار عالم محبوب‏تر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ