قرآن کریم حضرت عیسى را بشری مىداند که از طریق اعجاز و بدون پدر از مریم به وجود آمده و به عنوان پیامبر و براى ارشاد مردم مبعوث شده است و مانند سایر پیامبران با خداوند جهان در ارتباط بوده، حقایقی دریافت مىکرده و به مردم ابلاغ مىنموده است. نه خدا بوده نه پسر خدا، بلکه بنده خدا بوده است و اگر در انجیل گاهى به عنوان پسر معرفى شده باید به صورت تشریفات توجیهشود. و اگر کلمه به او اطلاق شده، بدین جهت است که بدون وجود پدر و به وسیله کلمه (کـُن) تکوینى به وجود آمده است. قرآن عقیده به تثلیث را شرک و کفر مىداند و خود عیسى نیز از آن تبرّى مىجسته است.
کسانى که گفتند: «خدا همان مسیح پسر مریم است کافر شدند.» مسیح مىگفت: «اى بنى اسرائیل، خدا را که پروردگار من و شماست بپرستید. هر کس که به خدا شرک آورد بهشت بر او حرام است و جایگاهش دوزخ است، و ستمکاران یاورى ندارند.» کسانى که گفتند خدا سومین شخص تثلیث است کافر شدند. خدایى جز خداى یگانه وجود ندارد.
و إذ قال الله یا عیسى ابن مریم أأنت قلت للناس اتخذونى و أمى إلهین من دون الله قال سبحانک ما یکون لى أن أقول ما لیس لى بحق إن کنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا أعلم ما فى نفسک إنک أنت علام الغیوب*ما قلت لهم إلا ما أمرتنى به أن اعبدو الله ربى و ربکم (2) ؛
یاد کن هنگامى را که خدا گفت: «اى عیسى پسر مریم! آیا تو به مردم گفتى: «من و مادرم را، به جاى خدا، خدا بگیرید ؟» عیسى گفت: «خدایا تو منزه هستى. مرا نرسد که در باره خودم چیزى بگویم که حقم نیست. اگر آن را گفته بودم تو مىدانستى. آنچه را در دل دارم تو مىدانى ولى آنچه را در ذات توست من نمىدانم. همانا که تو داناى رازهاى نهانى. جز آنچه را تو به من امر کردى چیزى به آنان نگفتم. به آنان گفتم: خدا را که پروردگار من و شما است پرستش کنید.»
عیسى خود را بنده خدا و پیامبر معرفى مىکرد:
قال إنى عبد الله اتانى الکتاب و جعلنى نبیا؛
عیسى گفت: «من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»
لن یستنکف المسیح أن یکون عبدا لله (3) ؛
مسیح از بنده خدا بودن خود امتناع نداشت.
إن هو إلا عبد أنعمنا علیه و جعلناه مثلا لبنى إسرائیل (4) ؛
عیسى جز بندهاى که بر او منت نهاده. و وى را براى فرزندان اسرائیل نمونهاى قرار دادیم نبود.
و إذ قال عیسى ابن مریم یا بنى إسرائیل إنى رسول الله إلیکم (5) ؛
یاد کن زمانى را که عیسى پسر مریم به بنى اسرائیل گفت: «من رسول خدا به سوى شما هستم .»
و یعلمه الکتاب و الحکمة و التوراة و الإنجیل و رسولا إلى بنى إسرائیل (6) ؛
به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل مىآموزد و او را به عنوان پیامبر به سوى بنى اسرائیل مىفرستد.
و مصدقا لما بین یدى من التوراة و لأحل لکم بعض الذى حرم علیکم (7) ؛
آمدم تا تورات را که پیش از من نازل شده تصدیق کنم و برخى از چیزها را که برشما حرام شده حلال نمایم.
عیسى خود را مانند سایر بندگان مىدانست که ولادت و مرگ و زنده شدن بعد از مرگ دارد .
و السلام على یوم ولدت و یوم أموت و یوم أبعث حیا (8) ؛
سلام بر من روزى که زاده شدم و روزى که مىمیرم و روزى که دوباره زنده مىشوم.
قرآن عیسى را با اذن خدا، داراى معجزه و کارهاى خارق العاده مىداند.
و أبرئ الأکمه و الأبرص و أحى الموتى بإذن الله و أنبئکم بما تأکلون و ما تدخرون فى بیوتکم (9) ؛
نابیناى مادرزاد و مبتلا به پیسى را به اذن خدا شفا مىدهم. و از آنچه مىخورید و در خانه ذخیره مىکنید خبر مىدهم.
در عین حال او را کلمه خدا مىداند که بدون پدر آفریده شده و از آفرینش ویژهاى برخوردار است.
إن مثل عیسى عند الله کمثل ادم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون (10) ؛
مثل عیسى نزد خدا مانند آدم است که او را از خاک آفریده و به او گفت: «وجود پیدا کن، پس به وجود آمد.»
إن الله یبشرک بکلمة منه اسمه المسیح عیسى ابن مریم (11) ؛
فرشتگان به مریم گفتند: «خدا تو را به کلمهاى از جانب خود که مسیح، عیسى نام دارد بشارت مىدهد.»
پىنوشتها:
1.مائده (5) آیات 72 ـ .73
2.مائده (5) آیات 116 ـ .117
3.مریم (19) آیه .30
4.نساء (4) آیه .172
5.زخرف (43) آیه .59
6.آل عمران (3) آیه .50
7.صف (61) آیه .6
8.آل عمران (3) آیات 48 ـ .49
9.مریم (19) آیه .33
10.آل عمران (3) آیه .49
11.آل عمران (3) آیه .45
کتاب: وحى در ادیان آسمانى، ص 172 نویسنده: ابراهیم امینى