مهدی جان.، دیدی چه ظالمانه تلألؤ خورشید زرین سامرا را از ما گرفتند. دیدی خانه ات و عبادت گاهت چگونه در غبار کینه و دشمنی نشست. دیدی که چگونه قلب مشتاقان تو در حرارت این مظلومیت و غربت بزرگ ذوب شد.
مولای تنهای من! حرمت حریمت را پاس نداشتند، احترام قدمگاهت را نگه نداشتند و منزل فرشتگان مقرب الهی را ویران کردند. چه دردی جان کاه تر و چه مرثیه ای جان سوز تر از این می توان یافت. ای منتقم و ای دست حق، از آستین غیبت بیرون بیا و حرمت یاس را به کوچه های ما برگردان، هنوز مادرت برای نام علی سیلی می خورد. |