کجاست لبنان؟
در نسیم جاریست
در سینه جوانان میخواند
در آبهای فارس
سیدحسن
از مرز اسرائیل گذشت
مجاهدان حزبالله
فلسطین را فتح کردند
عکا
حیفا
تلآویو ...
اردن را باز پس گرفتند
کلاغها را
که در آسمان سوریه پرواز میکردند
سرنگون کردند
بنیاسرائیل را از مصر عقب راندند
و گوسالههای را
به دریا ریختند
کودکان را در آرژانتین
بیدار کردند
پاپ را در ویلای ییلاقیاش
و خدایان را در یونان
و همه را
به خیابانها ریختند
خبر
با تیتر درشت
در همه روزنامهها
چاپ شد
سفینهای که به فضا میرفت
خبر را برای اهالی ماه برد
حزبالله
به اتیوپی رفت
با کولهای از نان گرم
وقتی ساکنان شهرکهای یهودینشین
فریاد زدند:
زنده باد نصرالله
به گوانتانامو رفت
گشود
در سلولها و دستبندها را
ابری شد رها در قصهها
کمانی شد با آرش
چراغی با دیوژن
دفتری با محییالدین
شاید شنیده باشی
داستان مردی را
که گرگها را رام میکند
برای پاسبانی گوسفندان
یا داستان ضربه سیبی
که زمین را از خواب بیدار کرد
آن مرد و آن سیب
لبنان است
لبنان کجاست؟
شاعری ست
که سفر میکند
با متروهای سریعالسیر ژاپنی
با خطوط لوفتهانزا
و برای روستاییان آلبانی
امید و بذر تازه میبرد
و گاوهای بالدار را میفرستد
تا گاوهای فربه را بدرند
لبنان
چرخید و چرخید و
در درختها و بازارهای غرب ریشه کرد
حالا
در اتوبوسی که سوار میشویم
در صلواتهای بی بی
در سینماها و داستانهای عتیق
در عکسهای یادگاری توریستها
لبنان را میبینی
که ایستاده و لبخند هدیه میدهد
پنج قاره را نگاه کن
حالا
تمام دنیا لبنان است
منهای اعراب
که زبان او را نمیفهمند.
علی داوودی